که با وجود چالشهای اقتصادی، آموزشی و امنیتی، نقش مهمی در ساختار اجتماعی و فرهنگی منطقه ایفا میکند. توجه به توسعهٔ زیرساختها، بهبود وضعیت آموزشی و حلوفصل تنشهای اجتماعی میتواند به بهبود شرایط زندگی در این منطقه کمک کند.
مردم منطقهٔ «جلگه بهادر» (باتور) در ولسوالی ناور ولایت غزنی عمدتاً از قوم هزاره هستند و به زبان فارسی (دری) با گویش هزارگی صحبت میکنند. این منطقه بخشی از ولسوالی ناور است که بزرگترین ولسوالی ولایت غزنی محسوب میشود و جمعیتی حدود ۵٬۰۰۰ الی ۱۰٬۰۰۰ نفر دارد.
جلگه بهادر «باتور» در شمالغربی ولایت غزنی، در ولسوالی ناور واقع شده است. این منطقه در نشیبی های هندوکش قرار دارد و دارای تابستانهای معتدل و زمستانهای سرد است. دشت ناهور، که در نزدیکی جلگه بهادر قرار دارد، یکی از بزرگترین دشتهای افغانستان است و بهعنوان پناهگاه طبیعی برای پرندگان مهاجر شناخته میشود.
🧑🌾 زندگی اجتماعی و اقتصادی
ساکنان باتور، مانند دیگر مناطق ناور، عمدتاً به کشاورزی و دامداری مشغول هستند. با این حال، به دلیل دورافتادگی منطقه و کمبود زیرساختهای لازم، توسعهٔ اقتصادی با چالشهایی مواجه است. خشکسالیهای اخیر نیز مشکلات را برای کشاورزان افزایش داده است.
در منطقهٔ جلگه بهادر(باتور)، لیسهها و حوزههای دینی فعالیت دارند. با این حال، گزارشهایی از کمبود امکانات آموزشی، نبود زیرساختهای مناسب، و مشکلاتی مانند کمبود کتابهای درسی و تجهیزات آموزشی وجود دارد. این مشکلات باعث شدهاند که دانشآموزان و معلمان با چالشهای جدی در فرآیند آموزش مواجه شوند.
در سالهای اخیر، ولسوالی ناور با چالشهای امنیتی مواجه بوده است. بهعنوان مثال، در سال ۱۳۹۴، طالبان به این ولسوالی حمله کردند که منجر به درگیریهایی شد.
همچنین، تنشهایی میان کوچیها و ساکنان محلی بر سر علفچرها و زمینهای زراعتی گزارش شده است. در برخی موارد، این تنشها به درگیریهای مسلحانه منجر شدهاند.
مطابق احصائیۀ شورای انکشاف قریهها در سال ۱۳۹۵ ش، در منطقۀ جلگه بهادر حدود ۷۰۰ خانواده زندگی میکنند (نظری کاتب، ۱۳۹۹). طی چهار دهۀ اخیر، شمار قابل توجهی از مردم جلگه بهادر به ولایتها و شهرهایی چون کابل، هرات، مزار و غزنی کوچ کردهاند و تعدادی هم به کشورهای ایران، پاکستان، عربستان و ممالک اروپایی مهاجرت کردهاند. مجموع مهاجرین این منطقه به ولایتها و کشورهای دیگر حدود ۴ درصد از کل جمعیت آن تخمین زده شده است (حبیبی، ۱۳۹۹؛ نظری کاتب، 1399). ۶۵ خانوار از طایفۀ باتور در زمان عبدالرحمان خان به مناطق دیگر کوچ داده شدند (فیضمحمد کاتب هزاره، ج ۳، ب ۲، ۱۳۹۳: ۱۶).
منطقۀ جلگه بهادر ۳۰ قریه دارد؛ پایکوتل، فراختاله، خارجوی، بدرس، بندسنگ، نوقلعه، گردنبریده، باریکجوی، چال بالا، چال پایین، کهنهده، راباط بالا، راباط پایین، سرتوپ، شاهتنها، غولتاله، زیرتِیریَک، قلعهپیتاب، قوبی، میانه، کهنهآسیاب، محمدیار، جوبگینه، غنچهبلاق، بیدک، قلعه پناه، قَبَر، بایه، سنگچاک و راقول (مدیر سایت: اسدالله بهادری ۱۴۰۲).
ضامنعلی حبیبی عقیده دارد که ولسوالی ناور شامل دنگهای جِرغَیبُرجُگی، خوات، علاءالدین و پایاندامن است. جرغیبرجگی و خوات از اولادۀ بهسود و علاءالدین از اولادۀ سلاطین غوری است. جلگه بهادر از قریههای دنگ خوات است (رک: مدخل باتور، شاخهای از دایدهقان).
جلگه بهادر در درهای نسبتاً تنگ واقع شده است که طول آن ۲۲ کیلومتر و عرض آن حدود ۷۰۰ متر و در بعضی جاها زیادتر است (حبیبی، ۱۳۹۹؛ موسیخان، ۱۳۹۹). این دره از سمت شرق به طرف غرب امتداد یافته و از سمت شمال و جنوب با کوههایی نسبتاً بلند احاطه شده است. چارکلو، قَره، کوتل، یخبلاق و کوه اکبر خان، از کوههای مشهور آن است. به دلیل همین موقعیت جغرافیایی، آب و هوایی سرد دارد. در زمستان، حدود یک متر برف در آن میبارد و تا ماه ثور سال بعد آب نمیشود. این امر باعث شده است که عبور و مرور از راههای مواصلاتی آن نیز طی سه ماه زمستان و دو ماه بهار با دشواری صورت گیرد. به دلیل برفگیر بودن، باتور آب فراوان دارد. در آنجا ۲۴ چشمه است و هر چشمه ۳۰ اینچ آب در زمستان و ۱۵ اینچ آب در تابستان دارد (موسی خان، ۱۳۹۹). همچنین جلگهای بزرگ از میان دره میگذرد و مردم در آن گندم، جو و دیگر محصولات را میکارند. زمین زراعتی در این منطقه کم است. محصولات زراعتی مردم عمدتاً گندم، جو، مُوشنگ، باقلی، شخل و… است که کفایت معیشت آنان را نمیکند. بر اساس اسناد مالیهدهی، زمین للمی منطقه حدود ۷۸۰ جریب (۱۵۶ هکتار) و زمین آبی آن حدود ۱۴۰۰جریب (۲۸۰ هکتار) است (همان). در بخشهایی از این منطقه، زردآلو و سیب نیز حاصل میدهد به خاطر اینکه باتور هوای بسیار سرد دارد، میوهجات دیگر مثل انگور، شفتالو، بادام، چهارمغز،… و حبوباتی مثل گندنه، پیاز، ملی و… حاصل نمیدهد. از این جهت، مردم باتور بیشتر به مالداری میپردازند و شغل اصلی آنها زراعت و مالداری است نه باغداری. کوههای باتور در بهار سبز و خرم است و از این روی مالداری اسباب اصلی معیشت مردم است (موسیخان، ۱۳۹۹). از درختهای رایج در این منطقه، بید و چنار است و از گیاهان مشهور آن، غیغو، کمی، سمارق، جنسینگ و بلدرغو است. بعضی از این گیاهان خاصیت دارویی نیز دارند.
از انواع جانورانی که در کوههای این منطقه دیده میشود، میتوان به گرگ، روباه، شغال و از خزندگان به جریه (خارپشت)، بقه، کوتی، مار، آجهمار، چلپاسه، گژدم و از پرندگان به کوک، کفتر، چُولدِی و سایره اشاره کرد.
چندین راه مواصلاتی جلگه بهادر را با سایر قریهها و ولسوالیها پیوند میزند؛ راه سمت شمال به وصیمحمد و راه سمت جنوب به مالستان و راه غرب به ولسوالی اجرستان، دایه و راه شمالغرب به ولایت دایکندی / شارستان میانجامد. این سرک ۲۰۰ کیلومتر طول دارد (زاهدی، ۱۳۸۷: ۴۷۷) سرک اصلی که این منطقه را به مرکز ولسوالی متصل میسازد سرکی است که از داخل منطقه میگذرد و به طرف «کورله» ناور و سپس از آنجا به مرکز ولسوالی میرود. مردم اکثراً از همین سرک عمومی که خامه است، به غزنی میروند و مواد خوراکه و یا اجناس مورد نیاز خود را به منطقه میآورند. غذاهایی که معمولاً مردم از آن استفاده میکنند دوغ، شیر، برنج، شیربرنج، قروتی، نانبوته، شوروا و نظایر آن است. صنایع دستی زنان، خامکدوزی، یخندوزی، دستمالدوزی و پردهدوزی است. گندم برخلاف گذشته به جای آسیاب آبی در آسیاب برقی آرد میشود، اما مردم به خرید آرد از غزنی نیاز دارند. تغییرات در فرهنگ، آداب و رسوم، طرز پوشیدن لباس و نظایر آن محسوس است و بسیاری از رواجهای قبلی مانند دستمال پای داماد، ملیده، استفاده از اسپ برای انتقال عروس و داماد و نظایر آن از بین رفته است.
در باتور به دلیل همبستگی مردم آن، جنگهای تنظیمی رخ نداده است (حبیبی، ۱۳۹۹). تنها اتفاق تاریخی که میتوان از آن یادآوری کرد، عتاب و سرزنش عبدالرحمان خان بر این مردم است که مالیاتشان به تأخیر افتاده بود (فیضمحمد کاتب هزاره، ج ۳، ب ۱، ۱۳۹۳: ۱۰۷۱) در جلگه بهادر 22 مسجد، یک لیسه، دو مکتب متوسطه، یک ابتدائیه و یک مدرسۀ علوم دینی به نام قائمیه وجود دارد که در سال 1370 ش شیخ غلامعلی نجفی آن را تأسیس کرده است (حسنزاده، ۱۳۹۰: ۳۶۵). باتور یک کلینیک دارد که در نزدیک بازار محمدیار است. مردم از راههای دور به آن مراجعه میکنند و به صورت سرپایی تداوی میشوند.
در جلگه بهادر زیارتی به نام «شاهحاجت» وجود دارد و مردم معمولاً در روزهای بهار برای دعا به آنجا میروند. مردم باتور به لحاظ گرایشهای سیاسی به «شورای انقلابی اتفاق اسلامی افغانستان» وابسته بودهاند. سازمان نصر افغانستان نیز افرادی در باتور داشته است (حبیبی، ۱۳۹۹).
از چهرههای مشهور این منطقه میتوان به حسینعلی و عوضعلی جهادی (قومندانان)، غلامعلی نجفی، ارباب شیرجان، علیجان دانش، حاجی صادق، ملّا خدابخش، محمدانور، عبدالخالق و اسلام جعفری (متنفذ قومی)، علیاکبر بهادری، نورمحمد شکوه، ابراهیم محمدی (شاعران) اشاره کرد (فیاض، ۱۳۹۳: ۵۹ و ۱۸۲ و ۲۴۹)(حبیبی، ۱۳۹۹؛ نظری کاتب، ۱۳۹۹).